ممنونم که اومدین و برام نظر گذاشتین امروز دو تا آهنگ جدید وخیلی خوشگل جاستین رو براتون می ذارم حتما دانلود کنید
این آهنگو با همراهی Jaden Smith خونده
لیریک آهنگا تو ادامه ی مطلب
بلاخره تموم شد!!!
وااااااااای هنوز که باورم نمی شه بلاخره امتحانام تموم شد از امروز آزادی شروع شد از اول سال منتظر امروز بودم ولی یه جورایی ناراحتم شدم مدرسه هر جوریم که بود خیلی حال می داد امسال که خیلی عالی بود البته برا من امسال اتفاقای بد و خوب زیادی افتاد بدترین اتفاق یکشنبه ای بود که اومدنو کیفامونو گشتن خدا رو شکر اونروز گوشی نبرده بودم اصلا یه جورایی بهم الهام شده بود که قراره کیفارو بگردن کلا از آغاز سال یه جورایی حس ششمم قوی شده یا بهتره بگم خیلی قوی شده فک کن سوالای امتحان ادبیاتو تو خواب دیده بودمممممممممم یا تو امتحان تستیا هر چی رو شانسی می زدم درست در می اومد از من که این کارا بعیده!!!!!
جام جهانیم که شروع شد من اهل فوتبال نیستم ولی بازی های جامو اکثرا نگا می کنم تا حالا که بهترین بازیشون یعنی پر گل ترینش دیگه بازی آلمان استرالیا بود که فرداشم امتحان جغرافی داشتیم درس نخونده بودم نشسته بودم داشتم فوتبال نگا می کردم کلا تو هر امتحان یه مرحله پیشرفت می کردم یعنی عوض اینکه آدم شمو از وقتی که میام خونه بخونم خیلی دیر شروع می کردم کلا شبا دو ساعت می خوابیدم نمی دونم چرا هیچ وقت نمی تونم زود شروع کنم هر روزی که می خواستم زود شروع کنم برعکس دیرتر می خوندم
اوله خرداد بنمی دونم چرا اصلا خوابم نمی برد از اونجایی که صبحم امتحان ریاضی داده بودم و کلا به دلیل استعمال زیاد درس حالم غیر عادی بود گوشیو برداشتمو به دو تا از دوستام msg دادم و از اونجایی که شارژ خودم تموم شده بود با گوشی مامی جون msg دادم البته این موضوع تازگی نداره چون هر وقت که شارژم تموم می شه و هیچ بوجه ای هم به دلایل جانور شناسی از طرف دولت(بابا جونو می گماااا) بهم نمی رسه دست به دامن مامی جون شده و با کمی مظلوم بازی گوشیشو کش می رم خوب بریم سر اصل مطلب (شبیه مجلس خواستگاری شد) به مریم جون و شادی جون msg دادم متن msg ها به شرح زیر است :
۱.چه جوری دلت میاد وقتی که من نخوابیدم تو بخوابی؟؟؟؟؟؟
۲.به توام می گن دوست؟؟؟ پاشو نماز شب بخون(نیس که خودم هر شب می خونم!!!) آخه کی می خوای آدم شی؟؟؟؟هان؟؟؟؟؟!!!!!!!
۳.بیا پا نشدی اذان صبح شد نماز شبتم قضا شد (راستی نماز شبم قضا می شه؟؟؟؟اینایی که پرانتز می نویسمو براشون نفرستادماااااا) لااقل پاشو نماز صبح بخون یا می خوای فضیلت اینم از دست بدی؟؟؟؟!!!!!
۴.موقع امتحانا آدم باید بعد از نماز صبح دیگه نخوابه باید درس بخونه تنبل خوان!!!!!
۵.باشه من که می دونم تو آدم بشو نیستس فقط بلدی بخوابی آخه کدوم آدم خری (بلانسبت شما) تا این موقع می خوابه که تو خوابیدی؟؟؟؟!!!!!!!!۱
۶.هان چیه چرا این طوری نگام می کنی مگه آدم خوشگل ندیدی؟؟؟؟؟
۷.شنیدی رمز آدمایی که تو کنکور اول می شن چیه؟؟؟؟(قابل توجه کنکوری های محترم) همشون هر روز ۲۵ ساعت (!!!!!!!!!) درس می خونن اگه می خوای اول شی باید الان پاشی تا بتونی ۲۵ ساعت درس بخونی
۸.حیفه این ۲۵ ساعتو از دست نده گرچه این ۲۵ ساعت خود بخ خود می شه ۲۴ ساعت آخه دست به آبت خودش یه ساعت طول می کشه!!!!!!!!!!!
دیگه به دلایلی بهشون msg ندادم آخه گوشی مامی جون بود و از اونجایی که دخمل باهوشیم و یه کمی هوش ساه دارم به آینده فکر کردم که فیشه سیم مامی جون اومده و همهی خرج و مخارجش می افتاد گردنه من یه چند روزی بود که دست من بودو هی با دوستام sms بازی می کردم کلا هر وقت پولش زیاد میاد می گن بازم کار توئه سمانه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من از اول یه جورایی کوزت بودم آخه هر چی خراب کاری تو خونه می شه به اولین کسی که شک می کنن و مورد بازخواست قرار می دن منم این مزاحمت های شبانه کار اصلیمه شبا هر ساعت به همه ی دوستام تک می زنم اوناییم که تازه به لیست اضافشون کردم از تعجب شاخ در میارن که تو نمی خوابی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یه بار شیما تو مدرسه منو Missed Call صدا کرد اونقد خندیدم حالا موقع مدرسه ها شبا می خوابم ولی تو تابستون اکثرا بیدارم نمی دونم چرا دوس دارم شبا بیدار بمونم
امسال همش از ساعت ۴ صبح پا می شدمو درس می خوندم ولی تو امتحان ادبیات خیلی عقب مونده بودم
امتحان ادبیات داشتیم منم یه قرون شارژ نداشتم مریم جون s داد "چند درست مونده به تعدادش تک بزن" ۱۴ بار تک زدم گفت یه دفعه بگو هیچی نخوندم دیگه آخه فقط یه ساعت به شروع امتحان مونده بود واااااااااای تا حالا این جوری نرفته بودم سر جلسه ۱۷ درسم مونده بود که همه رو به صورتmp3 صبح خوندم آخرارو دیگه روخوانی می کردم البته آخرا می شد اولای کتاب آخه از درس آخر شروع کرده بودم امتحان ساعت ۸ بود ۵ دیقه دیرتر رفتم تا آخرین لحظه داشتم می خوندم خیلی حسه باحالی بود ولی استرس نداشتم کلا آدمیم که استرس حالیم نیس تاحالا دیدی وقتی معلم یکی رو پایه تخته صدا می کنه طرف چه جوری می ره؟؟؟ انگار که قراره معلم قیمه قیمه ش کنه من که هیچ وقت این طوری پایه تخته نرفتم به خاطر همینم پریا همیشه ازم می پرسید تو چرا این طوری؟؟؟چه جوری می تونی بدون استرس باشی و...... یه حسی بود که نمی تونم توضیحش بدم یه جورایی می شه گفت آرامش همراه با دلهره نه نه دلهره نه یه حسی که اسمشو نمی دونم(!!!!!!!!!)حالا رسیدیم سر امتحان وااااااااای برگه ی جوابو که دیدم همه چی یادم رفت بغله برگه اسم تصحیح کننده ی اول دوم تصحیح در صورت اعتراض و ...... نوشته بود آخه ادبیات مون کشوری بود.آخرشم معلوم شد که معلم خودمون تصحیح می کنه.ولی فقط 0.25 غلط دارم اونم اسمه ابوالعلا معری رو ابوالحسین معیری نوشتم این طراح سوالم چه انتظارایی از آدم داره هاااااااااااااا اسم خودم یادم نمی مونه چه برسد به ابوالعلا معری!!!!!! هنوز یه سوال بود کلبه ی عمو تم از کیست؟ اونم جوابش هربیت بیچر استو بود که شکر خدا درست نوشتمش یکی از بچه ها عارف شیرازیو سلمان شیرازی نوشته بود !!!!!!! حالا برا من نزدیک بود ابوال داشت فامیلیشم نزدیک بود فقط اسمش فرق می کرد که اونم اسم نویسنده ی اصلی آن روزها رو نوشته بودم
وااااااااا دبیرستان بهترین دوران عمره هاااااااااابه من که خیلی خوش گذشت با وجوده هزاران امتحانی که دادیم مخصوصا شیمی!!!!!!!هر شنبه یکشنبه امتحان شیمی داشتیم.عاشق همه ی دوستامم حتی اونایی که تو کلاس باهاشون کم حرف می زدم در کل با همه ی بچه های کلاس دوست بودم یه کلاس صمیمی البته ترم دوم یه اتفاقی افتاد که فضای کلاسو خیلی تغییر داد (همون گشتن کلاسو می گم ولی یه بار دیگه می گم آخه اگه نگم می ترکم) یه روزی که روزه یکشنبه بود مدیرو ناظم و معلم پرورشیمون اومدن کلاس و شروع کردن به گشتن اون زنگ ریاضی داشتیم زنگ قبل یعنی زنگ شیمی قرار بود بیان بگردن معلم شیمیومن نذاشته بود معلممون به محض این که اومد کلاس شروع کرد به نصیحت که چرا گوشی میارین آرایش می کنین ...... ما سن شما بودیم فقط درس می خوندیم ... که ما هم نفهمیدم این چی رو می خواد حالیمون کنه انواع واقسام وسایل آرایش گوشی عطر اسپری (آخه اینام زیادی گیر می دانا عطر که دیگه اشکالی نداره) حتی کارت شارژ مصرف شده ی شادی رم گرفتم فرض کن مدیرمون به شادی می گفت چرا ۵ تا سیم کارت آورده بودی؟؟؟؟؟اسکل فرق کارت شارژ و سیم کارتو نمی دونه اون وقت مسئولیت اداره ی یه مدرسه رو به عهده گرفته هر روز یکی رو می کشوندن دفتر و سوال پیچش می کردن آخرشم طرف گریون از دفتر می اومد من خودم که هیچ وقت به خاطر حرفای اونا گریه نمی کنم البته خدارو شکر تا حالا به من چپ چپم نگا نکردن.همه به هم شک کرده بودنو یه روز می گفت اون جاسوسه این جاسوسه حتی یکی از بچه ها می گفت می گن که سمانه جاسوسه چون اون روز گوشی نیاورده بود اونم کی من از کاری که بدم میاد.من خودم از سوم راهنمایی دوتا دوتا گوشی می بردم مدرسه اونوقت بیام دوستامو لو بدم!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا دوس ندارم بزرگ شمو از دوستام جداشم هر جوری باشه خواه نا خواه یه روزی آدم از دوستاش جدا می شه بلاخره که می میره و جدا می شه
همه ی دوستامو دوس دارم قد یه دنیا چه دوستای دنیای واقعیم چه دوستای دنیای مجازی
خوب تا حالا این قد ننوشته بودم نظر یادتون نره
من بیچاره ساعت ۶ بعد از ظهر بازم امتحان زبان دارم
از اونجایی که اصلا وقت ندارم می رم سر اصل مطلب و از اونجایی که گوشی عشقم یعنی آوریل جون Blackberry می خوام اسم celeb هایی که از این گوشی دارنو بنویسم
Lauren Conrad
Kristin Cavallari
Joshua Jackson & Diane Kruger
Jamie Lynn Spears
Eva Longoria
Avril Lavigne
Katie Holmes
راستی وب آوریلمم آپ کردم حتما بهش سر بزنید